من عاشق رهبرم

احادیث و روایات در مورد اسلام
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

وظیفه محوری در کلام حضرت زهرا سلام الله علیها و سیره امام خمینی رحمت الله علیه

19 دی 1397 توسط سمیه محمدی

صدا زد حضرت زهرا در دعایی «وَاستَعمِلنی لِما خَلَقتنَی لَه.» خدایا، «الهی إستَعمِلنی لِما خَلَقتنَی لَه.» خدایا من را به کار بگیر برای آنی که من را به خاطرش خلق کردی. که وقتی من را نگاه می‌کنی بگویی وظیفه‌ام را، وظیفه‌اش را بنده‌ام انجام داد. آنی که ازش می‌خواستم را انجام داد. به من اول بفهمان تو چی می‌خواهی از من؟ بعدش هم من را موفقم کن.

آن‌وقت حضرت امام(ره) در قنوت نماز شبش می‌گفت خدایا من را با حاج عیسی محشور کن. حاج عیسی کسی است که چایی می‌ریخت برای امام. حاج عیسی مگر تو کی هستی آخر؟! هیچی، حاج عیسی چایی می‌ریزد. در ریختن این چایی‌اش کم نمی‌گذارد. رهبر انقلاب هم در رهبری‌اش کم نمی‌گذارد. جفتشان می‌شود نمرۀ‌شان بیست دیگر، می‌روند در صحرای محشر پیش هم. هر جا هستی بیست را بگیر.

خدایا من این کار را به خاطر تو انجام دادم. من به خاطر تو اتاق امام را جارو کردم. بیشتر از این از من بر نمی‌آید. خدا می‌فرماید خب من همین را می‌خواهم از تو. من چی می‌خواهم مگر؟ رهبر انقلاب هم خدایا به خاطر تو به خاطر امام زمان، من این ملّت را بیدار کردم. خب می‌توانستی عزیزم. من هم همین را از تو می‌خواستم. جفتتان بیست. همۀ مشکلات حل است، فقط نمره‌ات بیست باشد ها! چون همسایه‌های درجه یک حضرت زهرا نمره بیستی هستند. آن‌طرف‌تر نمره نوزده، آن‌طرف‌تر نمره. آن‌وقت نیاندازندت آن‌‌طرف‌تر.

برای اینکه هر کسی بفهمد خدا ازش چی می‌خواهد زیاد نماز بخواند، زیاد درِ خانۀ خدا بنشیند، سر سجادۀ نماز تعقیبات را یک کمی کشش بدهد، شاید خدا با تو کار داشته باشد. بگو من که نمی‌شنوم صدای تو را خدا، امّا مرا بیانداز در آن راه. یک کمی می‌نشینی، یک کمی می‌نشینی. بعد خدا نظرش عوض می‌شود به تو بهتر می‌شود و بعد ملائکه دست این بنده را بگیرید. عین وحی می‌برندت در آنجایی که باید ببرند. هر جا هستی بیست را بگیر.

 نظر دهید »

فلسفه ابتلائات ما در این دنیا چیست؟

19 دی 1397 توسط سمیه محمدی


 نظر دهید »

الله نام زیبای خدا

19 دی 1397 توسط سمیه محمدی

اسم مبارک« الله» چهار حرفست و اگر کسی بر آن واقف شود به حقیقت، همه اشیاء را می شناسد؛ چرا که آنها از او و با او و به سوی او و صادر شده از او می باشند، پس هر گاه « همزه» را انداختی باقی می ماند«لله» که اشاره است به « ولله کل شیء» یعنی همه چیز از اوست و اگر«لام» را انداختی و الف را گذاردی «اله» می شود که اشاره دارد به « وَ هُوَ الهُ کُلَّ شَیءٍ» هر چیزی به او موجود است. اگر«لام» و «الف» را انداختی « له» می شود، « وَ لَهُ کُلَّ شَی ءٍ» بازگشت هر چیزی به سوی اوست، اگر « لام» از کلمه « له» انداخته شود، «هُ» باقی ماند و « هو» لفظی است که دلالت دارد بر ینبوع (27)عزّت حضرت احدیت و لفظ «هو» مرکب است از دو حرف « هاء» و « واو». لفظ « هاء» اصل است نسبت به « واو»، چون « واو» از اشباع ضمه « هاء» پیدا شد، پس در واقع « هو» یک حرف است و دلالت دارد بر وحدت حضرت احدیت.« الله»، اسم ذات خداوند و مستجمع(28) جمیع صفات کمال و جمال و جلال اوست.

خواص اسم اعظم خدا در سه اسم گذاشته شده که آن « بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الَّرحیم» می باشد و خاصیت اسم اعظم، در ولایت امیرالمومنین(ع) است.

« الله» اسم جامع و بزرگ و با عظمت حضرت واجب الوجود، جلّ و علا می باشد.

اسم اعظم، در اسمی است که اول آن « الله» و آخر آن « هو» می باشد.

امیرالمومنین(ع) در تفسیر کلمه « الله» می فرمایند: «اللهُ اسمٌ مِن اَعظَمِ اسماءِ الله عَزَّ وَ جَلَّ لایَنبَغی یُسَمّی بِهِ غَیرُهُ»(29)

ترجمه: « الله» اسم اعظم الهی است که شایسته نیست احدی خود را به این نام بخواند.

 

خواص:
1- 100 مرتبه در هر روز موثر است در رفع تمام مشکلات زندگی.2- 1001 مرتبه در یک مجلس موثر است در رفع مشکلات و خطرات بزرگ زندگی.

3- 66 مرتبه، هر روز بعد از نماز صبح جهت حل مشکلات. در مداومت بر این تعداد تاکید شده است.

4- جهت شفای مریض، 100 آیه از قرآن خوانده ( بسم الله الرحمن الرحیم یک آیه محسوب می شود) سپس 7 مرتبه « یا الله» گفته شود. حضرت امیرالمومنین(ع) می فرمایند اگر این دستور را به سنگ بخوانند سنگ باز می شود. مریضی که تمام اطباء او را جواب کرده اند شفا می گیرد؛ حتی اجل محتوم (30)چند روزی عقب می افتد.

رسول اکرم(ص) فرموده اند: کُلُّ امٍر ذی بالٍ لَم یُبدَأ فیهِ بِبِسمِ الله فَهُوَ أبتَرُ.

ترجمه: هر کاری که بنام خداوند شروع نشود ناقص و بی نتیجه خواهد ماند.(31)

بدین جهت فرموده اند هر کاری که بنام خداوند شروع نشود ناقص و بی نتیجه خواهد ماند.(32)

بدین جهت فرموده اند هر کاری را با نام خدا شروع کنید. نقل شده از بعض اهل باطن که هر کس روزی 100 مرتبه بگوید:« هُوَ اللهُ الذَّی لاالهَ الاّ هُوَ»(33) خدا او را از اهل یقین گرداند و به مقام اهل تحقیق و درجات ارباب توحیدش رساند.

 نظر دهید »

توحید در محبت

19 دی 1397 توسط سمیه محمدی

چرا محبت خدا را فراموش می کنیم؟

 نظر دهید »

توحید در کلام میرزا اسماعیل دولابی

19 دی 1397 توسط سمیه محمدی

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می‌فرمود: خداوند به انسان حیات داده و ما را به وجود آورده است. اصلا بود او سبب بود ماست. نه این که بود ما سبب بود او باشد. دلیل وجود ما خداست. وقتی بود ما از بود اوست، آثار ما نیز از آثار اوست. دست و پا و کار و شغل ما همه مال اوست. کفار و اشقیا هم چنینند. فقط آنها نمی‌دانند. و الا نفس و حرکت و همه آثار آنها مال خداست.


بنابراین کفار از این جهت که غافلند بد هستند. ولی از آن جهت که خداوند آنها را به وجود آورده است محترمند. نشنیده‌اید که پیامبر(ص) چقدر با آنها مودب حرف می‌زدند. چون وجودشان را از خداوند می‌دانستند، فقط می‌دیدند غافلند.


هستی مال خداست که به خلقش داده است. خداوند دلیل وجود ماست، دلیل کلام ما، دلیل دین و مقصد ماست، دلیل فعل ماست و ما دلیل او نمی‌شویم. این منطق امروز که زحمت کشیده و برای بشر دلیل و برهان بر اثبات خداوند درست کرده‌اند چیست؟


این بشر کوچک، گردن کلفت در آمده است و می خواهد برای اثبات خداوند حرف بزند. بشر مخلوق می‌گوید: اثبات توحید می‌کنیم. یعنی کسی که ثابت است را داریم اثباتش می‌کنیم. تازه با این کار شک در دستگاه ماسوا می‌اندازد. مربا می‌خواهد برای اثبات مربی مدرک درست کند. آیا وجود شما اثبات می‌کند خدا هست یا او اثبات می‌کند که تو هستی؟
خلاصه، هستی ما از هستی خداست. بنابراین انسان به هستی خودش اعتماد می کند. در این صورت از مردن خبری نیست. هرچه بمیری باز هستی. آفت پذیر نیستی چون او مطلق است و آفت نمی‌گیرد. بنابراین انسان به مقصدش اعتماد و اطمینان و یقین پیدا می‌کند. می‌گوییم: خدا هست، پس دلیل من است و دلیل همه بندگانش. او مطلق است و صدمه‌ای نمی‌بیند. عوارض و حوادثی ندارد. و بر این اساس همه بندگانش را راحت کرد.


خداوند در قرآن از بندگانش سئوال می کند. «الیس الله بکاف عبده»*؛ آیا خدا برای بندگانش کافی نیست؟ انسان در همه جا این آیه را می‌خواند، عملا می‌خواند. هر جا درمانده باشد. وقتی غصه‌دار شد، پیش خود می‌گوید: «الیس الله بکاف عبده» و خودش را راحت می‌کند.


خداوند روزی کند که انسان در گرفتاری و خوشی، کلمات او را بفهمد و با فعلش حرف بزند. خداوند هم با فعلش با ما حرف می‌زند؛ با کارهایی که درباره ما می‌کند و کسی حاضر نیست حرفهای خدا را گوش بدهد. انسان وقتی مضطر شد، رب او این کلام را به انسان یاد می‌دهد: «الیس الله بکاف عبده» خداوند مرحمت کند که انسان با او سر و کار داشته باشد. خودش مرتب انسان را راهنمایی و هدایت می‌کند.


*سوره زمر، آیه 36
کتاب طوبای محبت – ص 46
مجالس حاج محمداسماعیل دولابی

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

من عاشق رهبرم

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اثبات وجود خدا
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس